مٰا أَصٰابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی اَلْأَرْضِ وَ لاٰ فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاّٰ فِی کِتٰابٍ مِنْ قَبْلِ یاعلی


هر رنج و مصیبتی که در زمین (از قحطی و آفت و فقر و ستم) یا در نفس خویش (چون ترس و غم و درد و الم) به شما رسد همه در کتاب (لوح محفوظ ما) پیش از آنکه همه را (در دنیا) ایجاد کنیم ثبت است و البته این کار بر خدا آسان است



همیشه فکر میکنم. مثل ماهی توی تنگ هستم و  مانور من توی زندگی به اندازه حرکت توی تنگ است و دیگه بقیه حرکت ها به اختیار من نیست .


حتما با واژه های سرنوشت , قسمت آشنایی دارید .


قسمت یعنی همه تایم ها تو زندگی برای هر کاری تایپ شده. و جای مانور این نوشته ها همون تنگ ماهیه .



همسایه قدیمی خونه مادر حبیب پسرش با حبیب دوست بود یعنی از بچگی با هم بودند تا همین حالا که اونقدر رفت و آمد صمیمی داریم که انگار یکی از ارحام هستند .


این آقای دوست پدر و مادری داشت که خب دیگه پیر شده بودند. از قدیمی های محل بودند .


  بعضی از پدر و مادر های قدیم قبل از ازدواج همچین عاشق هم نبودند ,شاید بعدا قرار بود عاشق بشن .


ولی این پدر و مادر ظاهرا  عاشق که نبودند هیچ؛بعد هم ظاهرا عاشق نشدند و فقط زندگی میکردند


 شاید جز این کاری از دستشون برنمیومد !



پدر پیر مریض شده بود به طوری که دیگه تو رختخواب افتاده بود و زیاد امیدی بهش نبود .



عروسش گفت رفتم خونه دیدم مادر داره خونه رو جمع میکنه، وسایل حاضر میکنه گفتم مادر چه خبره مهمون داریم ؟


گفت نه دارم برا مراسم ختم که مهمون میاد آماده میکنم 


گفتم ختم کی ؟؟؟؟



 گفت بابا تا آخر هفته شاید بیشتر دوام نیاره آماده باشیم بهتره



عروسش گفت داشتم شاخ در میوردم! و هیچی هم نمیتونستم بگم !



آخر هفته شد


 حال بابا نه بهتر و نه بدتر !همونطوری



الان دوست داریدچی براتون بنویسم چی بگم؟ یعنی خاطره تموم شد ؟


نه!

 آخر هفته شد خونه آماده برای مهمون هایی که قرار بود بیان و برن خاک سپاری.



طبق پیشگویی مادر ☹️ بابا فوت نکرد


 ولی 

 مادر یهو و غیر منتظره فوت کرد !



انگار مادر  داشت خونه رو برای مهمون های خودش آماده میکرد ؛باورتون میشه!!!


مراسم به خوبی انجام شد و مادر رفت پیش خدا



قبل از اینکه  چهلم مادر برسه؛ بابا هم رفت پیشش .



مراسم چهل مادر ومراسم ختم بابا  هردو یکی شد



عجب سرنوشتی!



خدا رحمتشون کنه هر وقت میرم سر خاکشون یاد این خاطرات میفتم



و به این فک میکنم که تو کتاب نوشته شده ی خدا نمیتونیم دست ببریم


 همه چیز دقیق و حساب شده نوشته شده


 دیر و زودها به اختیار ما نیست 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها